درسا گل مندرسا گل من، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 19 روز سن داره

درسا مروارید قلب مامان وباباش

بدون عنوان

بالاخره 1 مرداد فرا رسید بابا مهدی دیشب اصلا خوب نخوابید فکر کنم استرس داره .مامان نسرین هم اومده .ساک لوازمت دا با کلی لباس ناز نازی امده کردیم .ساعت 8 صبح منو مامان فاطی و مامان نسرین و بابامهدی رفتیم بیمارستان لاله ومن رفتم بالا و پذیرش شدم 4ساعت تا خانم دکتر بیاد تنها بودم مامان کلی استرس داشتم .به شما تو شکمم عادت کرده بودم و احساس میکردم جدایی را .ولی جدایی شیرین .از استرس این هفته اخر کلی مامان فاطی را اذیت کردم .بابا احمد و دایی رضا و زن دایی و خاله مهتاب بهادر جون هم امدند ولی من قبل از عمل ندیدمشون .ساعت 2:30منو اتاق عمل خواست .قبل از عمل عشقم ومامان بزرگات را دیدم
11 آبان 1392

بدون عنوان

مامان 8 ماهه میشود .شما خیلی دختر خوبی هستید تا الان منو اذیت نکردی .عاشق ماست و کشک و دوغ هستی.کلی شبها که بابا مهدی بیمارستان باهات حرف میزنم وشما کلی لگد میزنی تازه هر چی هم که اراده میکنی مامان فاطی جون برات درست میکنه نازم. ...
11 آبان 1392

بدون عنوان

خانم دکتر تو سونوگرافی به من گفت دختر دار شدی بابا مهدی از شنیدن این که دختر دار شده از خوشحالی نمیدونست چه کار کنه .خیلی روز خوبی بود. ...
11 آبان 1392

بدون عنوان

دختر نازم دکتر گفت شما 1مرداد به دنبا میایی بابا مهدی خیلی مواظب من و نو بود .همه چی واسه ما میخرید .کلی بیروون میرفتیم خیلی خوش میگدشت .مامان توی این عکس من 4 ماهم بود. ...
11 آبان 1392